اتفاقات اخیر و مقایسه ایران و امریکا

 به نظر میرسدکه اول باید به جهانیان یاداوری کرد که برده داری مختص امریکا نبوده و کشورهای دیگر هم در این خرید و فروش انسان سهیم بوده اند.  آنها این قانون ضد انسانی را تقریبا در اواسط قرن هجدهم  غیر قانونی اعلام کردند 

…۱۸۴۶دانمارک، ۱۸۴۸ فرانسه، ۱۸۵۱ برزیل، ۱۸۵۸ پرتقال، ۱۸۶۱ هلند، ۱۸۸۶ کوبا

ایران که تاریخی کهنتر در برده داری و کنیز و غلام بچه پروری دارد، از چرخه این کشورها خارج نبوده و از  برده داری رنگین پوستان آفریقایی هم بی بهره نبوده است. چنانکه هنوز در جنوب ایران هموطنان عزیزی داریم که نژاد و جدشان بازمیگردد به آفریقا. 

 

 

از نظر تمدن امروزی و اهداف حقوق بشری و آزادی‌های انسانی و مذهبی تاریخ ایران بازمیگردد به ۲۵۰۰ سال پیش و کوروش بزرگ. امپراتوری که از آفریقای شمال شرقی تا آسیای غربی و آسیای میانه و از مدیترانه تا هندوستان را زیر نگین داشت و بزرگ‌ترین دست آوردها را در قوانین حقوق بشری به نام خود ثبت کرده است. او در سال ۵۳۹قبل از میلاد مسیح، بعد از فتح بابل برده ها را آزاد کرد و آزادی مذهبی و برابری نژادی اعلام کرد. سنگ نوشته کوروش کبیر زیر بنایی بود برای حقوق بشر امروز

 

و اما امریکا، چهارم جولای سال دوهزار و بیست ۲۴۴ ساله می‌شود. غیر قانونی شدن برده داری در امریکا بازمیگردد به ۱۵۵ سال پیش. اول ژانویه ۱۸۶۳م آبراهام لینکلن سیزدهمین اصلاحیه قانون اساسی امریکا را برای رهایی برده ها اعلام می‌کند و در تاریخ ۱۸۶۵م برده داری به طور کلی غیر قانونی اعلام می‌شود

 

ایرانیان و امریکایی ها وارثان چنین تاریخی هستند، جدا از سیاستهای خارجی مزورانه دو کشور که هر دو صاحبان دست‌هایی آلوده اند، ولی حقوق انسانی افراد در این دو کشور را می‌توان در چند دهه اخیر با وجود تکنولوژی و خبر رسانی الکترونیکی به راحتی قیاس کرد

 

مرگ جورج فلوید موجب تظاهرات شدیدی شد که در بسیاری از شهرهای امریکا به اغتشاش و هرج و مرج انجامید. تظاهرات علیه نژادپرستی در امریکا به شهرهای بزرگ اروپا هم رسید

بررسی تاریخی نژادپرستی در امریکا با تکیه بر مدت کوتاه تاریخی که از زمان برده ‌داری میگذرد، نشانگر پیشرفت سریع جامعه امریکا در این زمینه است. ۱۵۵ سال پیش برده داری در امریکا غیر قانونی اعلام شد. در عرض این سالها قوانین بسیاری در ادامه و تقویت این اصل وضع شد، قوانین تفکیک نژادی از قبرستان، قطار، اتوبوس و مدرسه سفید پوستان و سیاه پوستان در سال ۱۸۹۶م به داشتن تسهیلات یکسان ولی جداگانه تبدیل شد. قانون جدا ولی یکسان، بعد از تلاش‌ها و دادگاههای مدنی پی در پی و جنبش‌ حقوق مدنی، در سال ۱۹۶۴م برچیده شد و تبعیض بر پایه نژاد، رنگ، مذهب و جنسیت غیر قانونی اعلام شد. در ۶۰ سال گذشته جامعه امریکا تلاش در تقویت این قوانین دارد و با توجه به اتفاقات غیر انسانی که در اثر افکار نژادپرستی و کمبودهای سیستم اجتماعی امریکا رخ داده است، مردم مصمم در راه رسیدن به جامعه ای یکسان ایستادگی می‌کنند. این ایستادگی سیستم را وادار به تغییرات اساسی و بی چون چرا کرده است. این تغییرات را می‌شود به وضوح در مقایسه کیس جورج فلوید ۲۰۲۰م و آمادو دیالو ۱۹۹۹م تشخیص داد. 

امادو دیالو جوان ۲۳ ساله ای بود که به امریکا برای ادامه تحصیل مهاجرت کرده بود و ساکن نیویورک محله برونکس بود. چهار افسر پلیس نیویورک با لباس شخصی، او را در فاصله راهروی دو متری درب منزلش با شلیک ۴۱ گلوله به قتل رساندند. از این تعداد ۱۹ گلوله به امادو اصابت کرده بود از جمله به کف پایش که نشان دهنده شلیک به او بود حتی وقتی بر زمین افتاده بود، او بجز کلید خانه اش و کیف پولش چیز دیگری همراه نداشت. دستگاه قضایی و اداره پلیس نیویورک به پشتیبانی چهار افسر پلیس برخاستند. آنها هرگز دستگیر نشدند، گروههای حمایت از حقوق رنگین پوستان ماهها برای به محاکمه کشیدن آنها تلاش کردند، و سیستم قضایی بلاخره با تغییر محل دادگاه از برونکس به آلبانی نیویورک که محلی کاملا سفیدپوست  نشین است و تغییر افراد هیئت جوری، چهار افسر تبرعه شدند و تا امروز هم به کار و دریافت رتبه بالاتر مشغولند! آیا امریکا ساکت نشست؟ آهنگی که برایتان به اشتراک گذاشتم توسط بوروس اسپرینگستون تهیه شد که به یاد امادو و ۴۱ گلوله ای که به طرفش شلیک شد و او بی پناه در دالان خانه اش آنها را به تن خرید، تهیه و در تورهای سراسری این هنرمند اجرا شد. هنرمندان و جامعه امریکا از اعتراض به سیستم قضایی و نژاد پرستی در دستگاه پلیس دست نکشیدند و تفاوت را امروز در باره جورج فلوید مشاهده میکنیم.  در کیس جورج فلوید در عرض چند روز، هر چهار افسر پلیس از کار اخراج شدند. هر چهار نفر به جرم قتل در انتظار محاکمه هستند و در زندان بسر میبرند و ضمانت یک میلیون دلاری برای آزادی موقتشان تعیین شده است

 

بازمیگردیم به ایران و قدمت هفت هزار ساله تمدن و پایه گذاران حقوق بشر در دوهزار و پانصد سال پیش. ما کجا قرار داریم؟ آیا ما میتوانیم امروز در دادگاه عقل و انصاف خودمان بایستیم و چشم در چشم نیاکانمان بدوزیم و سرافراز باشیم در نگاهداری میراث ارزنده آنان؟ 

کشتار خونبار سالها۶۷، قتلهای زنجیره ای نظام، کشتار ۷۸،کشتار کوی دانشگاه، کشتار معترضان سال ۸۸، سرکوب تضاهرات ۹۷، سرکوب و کشتار ۹۸، زندانهای لبریز از دانشگاهیان فعالان سیاسی و حقوق بشری و مدافعین طبیعت و مدافعین حقوق زنان و نویسندگان و روزنامه نگار و شاعران آزادی. این حکومت مذهبی خونخوار من را فقط به یاد حکومت‌های خونبار و کوتاه مدت کشورهای آفریقایی می اندازد، مانند ایدی امین رییس جمهور اوگاندا. او به قصاب اوگاندایی معروف بود فقط خوش شانسی مردم اوگاندا کوتاه بودن حکومت خونخوار او بود که هشت سال به طول انجامید. مردم ایران ۴۱ سال است آزادی، ثروت اقتصادی، حیثیت جهانی شان به زیر نعلین اخوند از بین رفته است. در زمینه های نژادپرستی هم به عنوان یک ایرانی فقط باید سکوت پیشه کنیم. رفتارهای اخیر کشور ایران با همسایگان افغانمان باید مهر سکوت بر لبانمان بکوبد. کرد و بلوچ و بختیاری و لر..... دیگر نژادهای ایرانی هم تحت تبعیض سیستماتیک حکومت اسلامی دائما به خاک و خون کشیده میشوند،حتی از تسهیلات اولیه برخوردار نیستن

دیروز با عراق دشمن بودند، امروز با خرج ریال ایرانی در آنجا تاخت و تاز سیاسی می‌کنند و میلیاردها تومان خرج قبور مذهبی کربلا میکنند. اخوندهای رنگ و وارنگ سخنرانی می‌کنند و در مورد واجب بودن عقد موقت زن‌ها برای زوار عراقی در مشهد تبلیغات می‌کنند! که من ایرانی اینطرف دنیا با تعجب هر چه تمامتر مقاله ای بخوانم در روزنامه تایمز که چگونه مشهد را تبدیل به تایلند عراقیها کرده اند. با عربستان بر سر جنگ‌های نیابتی منطقه دشمنند و مردم را در گرداب چه کنم چه کنم انداخته اند از طرفی عربستان دشمن وهابی آنها است از طرفی بنگاههای زیارتی وقت سر خاراندن ندارند برای سفر حج عمره و واجب! اگر دشمن است چرا سالیانه میلیاردها به جیبشان میریزیم؟ جوانان ما بی آینده با مدارک تحصیلی به هر قیمتی، به دنبال خروج از کشورند، حتی اگر شده به قیمت جانشان تمام شود و یا در کمپهای وحشتناک بین راه تا کشور مقصد چندین سال اسیر باشند. مشاغل به واسطه روابط اشغال می‌شوند نه تحصیلات و ضوابط. اقلیت‌های مذهبی در عذابند و در زندان خلاصه به نظر می‌رسد در حال حاضر هیچ اثری از آزادی مذهبی و نژادی کوروش کبیر در ایران باقی نمانده است

 

فقط به دلیل اینکه ۴۱ سال در صف مدرسه و جشن و عزاداری در گوشمان کرده اند مرگ بر امریکا، این کشور را شیطان بزرگ تلقی نکنیم. بیایید از دست اوردهایشان بیاموزیم. ایستادگی آنها را در در این چند هفته به خاطر داشته باشیم، یاد بگیریم چگونه جهانیان را با خود در وانفسای بیماری کرونا همراه کردند. اجازه ندهیم خشکه مذهبهای ولایی چون بر ما سلطه دارند و بوق‌های تبلیغاتی در دستشان است مسیر فکریمان را تغییر دهند. امروز، در جهان عقل و علم جایی برای حکومت مذهبی وجود ندارد. بخصوص در کشوری که دو هزار و پانصد سال پیش حقوق بشر را پایه گذرای کرده است